هر انسان عاقل و بالغ در جهان برای زندگی و فرصت حیاتش اهدافی برای رسیدن دارد. به همین ترتیب همۀ ایدیولوژیها برای این نیاز انسانی راهحلهایی را پیشنهاد دادهاند.
از آنجایی که ایدیولوژی سوسیالیزم بر اساس راهحلهای خلاف فطرت بشری دیگر پیروان چندانی ندارد، سعی میشود تا سعادت را در دایرۀ ایدیولوژیهای اسلام و کپتالزم (سرمایهداری) که جهان را به دو قطب تقسیم نموده بررسی میکنیم.
اگر به دنبال سعادت دنیویی هستید که از مفکورههای نظام کپتالزم (سرمایهداری) نشأت نموده، باید بگویم چنین سعادتی «عدم» است و اصلاً وجود ندارد.
سکولران هدف زندگی را «زندهماندن» تعریف نمودهاند و در طول حیات، دنبال سعادتاند، سعادتی که آن را استفادۀ اعظمی اشیا
توسط انسانها مینامند.
در جهان یک قطبی امروز در اثر عام شدن مفکورۀ سرمایهداری، بالغ بر 90 فیصد سرمایۀ جهان در گرو 5 فیصد نفوس جهان (غولهای اقتصادی) قرار دارد، و بیشترین استفاده از مادیات را نیز همین طبقه میبرند، با یک بررسی کوچک درخواهیم یافت که هیچ سعادتی در روان این افراد دیده نمیشود. خودکشی، دیپریشن (افسردگی) و مریضیهای روانی اغلباً در همین طبقه به چشم میخورد.
متأسفانه روان سعادت دنیوی را در اذهان ما نیز گنجانیدهاند، طور مثال هرکدام تان به اهداف دنیوی که دارید بیندیشید، فرق نمیکند چی نوع باشد. پولدار شدن، ورزشکار حرفهای شدن، تحصیل در مقاطع بالا، داشتن امکاناتروز و صدها هدف دیگر برای رسیدن به سعادت.
بدون شک افراد زیادی در سراسرجهان این اهداف را مشترکاً در سر دارند و همچنان تعداد زیادی به آن دست یافتند. بطور نمونه خواستم موفقترینها را اینجا لیست نموده و عکسالعملِ بعد از رسیدنشان را به این موفقیت ذکر کنم.
الگوهای ثروت؛
بخشی از ثروتنمدترین افراد جهان که گمان میکردند ازین طریق به سعادت رسیده و زندگی ایده آلِ میداشته باشند اما بعد از رسیدن به ثروت، دست به خودکشی زدند که قرار ذیلاند؛
_ «تونی اسکات، میلیونر» که با فروش فقط یک فیلمش 176 میلیون دالر بدست آورد و صدها میلیون دالر دیگری که از همین طریق بدست میآورد، باهمه ثروتش دست به خودکشی زد.
_ «هیث لجر»، بازیگر مشهوری سینما که در نقش جوکر توانست سه بار جایزۀ اسکار را بدست آورد، او یکی از میلیونرهای بزرگ در جهان سینما بود که وی نیز خودکشی کرد.
حتی درون کاخهای سلطنتی؛ «اینس سورگیتا»، خواهر 34 سالۀ ملکۀ هلند که صاحب سرمایۀ هنگفت و جایدادهای به ارث رسیده بود، در آرجنتاین دست به خودکشی زد.
الگوهای زیبایی، فیشن، مدلنگ و ثروت برای زنان؛
_«مریلین مونرو»، زیباترین و محبوبترین زن قرن بیستم و یکی از پولسازترین زنان این قرن بود که نیمی از مردان آمریکا آرزوی ازدواج با او را داشتند. مردم عاشقش بودند، دخترها موهایشان را شبیه به او درست میکردند و زنها دوست داشتند برای همسرانشان «مریلین مونرو» باشند. او از نظر عام رویاییترین زن جهان بود، اما این همه او را به سعادت نرسانید که بلاخره به عمر 36 سالگی دست به خودکشی زد.
_ «امی واینهاوس»، او از جمله زیباترین و ثروتمندترین زنان دورهاش بود که الگوی بسیاری از دختران و زنان گردیده بود. وی هنرمند بود و حنجرۀ طلایی داشت. 60 بار نامزد جوایز مختلف در سطح ملی و بیناللمی شد که ازین میان 23 بار موفق به کسب جوایز شد. او در سال 2011 به اثر دیپریشن و تشویش زیاد و از طریق نوشیدن مقدار زیاد الکل مُرد.
الگوهای کمیدی؛
بسیاریها لبخندزدن مداوم و خوشی بیش از حد را راهی برای رسیدن به سعادت و پشت کردن به دیگر امورات میدانند، که اصلاً اینگونه نیست؛
_ «رابین ویلیامز»، کمدین معروف آمریکا که بخاطر شخصیت شاد و خوشذاتش شناخته شده بود، از جمله مشهورترین کمیدینهای جهان در سطح چارلی چاپلین بوده که برندهای جایزۀ اسکار نیز گردیده بود؛ با این حال او در سال 2014 دست به خودکشی زد.
_ «برودی استیونز»، استیونز بیشتر به خاطر انرژی مثبتی که در بازیها و اجراهای خود نشان میداد، معروف بود. او مرد دائماً خوشحال بود که برای اطرافیان و بسیاری از مردم جهان الگوی برای سعادت و خوشبختی گردیده بود. این کمیدین مشهور در 48 سالگی دست به خودکشی زد.
الگوهای فوتبالی جوانان؛
بازیکنان مشهوری که تاریخ فوتبال و دنیای امروزی فوتبال مدیون آنهااند؛
_ «ساندور كوسيچ، اسطورۀ مجارستاني بارسلونا و آقاي گل جام جهاني 1954 كه كفش طلاي فوتبال اروپا را در سالهاي 1952 و 1954 ازآن خود كرد؛ در سن 49 سالگي در 22 جولاي 1979 خود را از طبقۀ چهارم بيمارستان به پايين پرتاب كرد و با اقدام به خودكشي پروندۀ زندگي خود را بست. اين ستارۀ تاريخ مجارستان تنها بازيكني بود كه در يك جام جهاني 2 بار موفق به هتتريك شده بود و با به ثمر رساندن 11 گل در يك دوره جام جهاني ركورد تاريخي ميانگين 2/2 گل در هر بازي را در اين تورنمنت بر جا گذاشت كه هنوز كسي موفق به شكستن اين ركورد نشده است.
_ «خوآن هانس مكس گمپر» سوئيسي مؤسس تيمهاي بارسلونا اسپانيا، زوريخ سوئيس و بازيكن تيم بازل سوئيس بود.
_ «سرخيو لوپز سگو» مدافع چپ سابق بارسلونا.
_«جاستين فاشانو» بازيكن اسبق منچستر سيتي.
_ «پل واسينس» اسطورۀ وفادار آرسنال و … .
همچنین از «الگوهای دانش و دانشمندان معروف جهان» میتوان افراد ذیل را نام برد؛
هانتر اس تامپ، ویرجینیا وولف، جان بریمن، ریچارد براتیگان.
نویسندگان؛
ویرجینیا وولف، سیلویا پلات، ارنست همینگوی، انه سکستن و آرتور کوستلر و … که همۀ اینها دست به خودکشی زدند.
اسامی متذکره و همچون اینها هزارهای دیگر که اینجا قابلیت ذکر نبود، با ظاهر شاد و آراسته، از طریق ثروت و محبوبیتشان الگوی زندگی میلیونها انسان در سراسر جهاناند، حتی برای مسلمانها. اینچنین اشخاص که زندگی را در محدودۀ همین دنیا قرار داده و برای رسیدن به سعادت شبانه روز در تلاشاند، از آنجایی که راهحل اساسی را نمیدانند، بعد از مدتها کوشش، در محدودۀ اهداف دنیوی که آنها را به سعادت نرساند، یا دست به خودکشی میزنند و یا دائماً از شدت مریضیهای روانی و دیپریشن رنج میبرند. ارقام بلند خودکشی و مریضیهای روانی در کشورهای غربی نشان دهندۀ این امر است.
اشتباه درک نکنید! اسلام منحیث دین کامل و سیاسی، با پیدیدههای همچون نوآوری، ورزش، ثروت و امثالهم مشکلی نداشته و همواره مسلمانان را بر این موارد تشویق نموده؛ مگر بیرون از چوکات افراط و تفریط.
اما، قراردادن هرکدام ازین موارد بحیث هدف اصلی زندگی برای یک مؤمن اشتباه محضیست که از افکار غربی نشأت نموده است.
چی فکر میکنید؟ آیا رسیدن به اهداف دنیوی، شما را از مشکلات و منجلاب زندگی رهایی میبخشد؟ قطعاً که جواب منفیست.
«جیم کری»، هنرمند مشهور جهان کنونی مقولهای معروفی درین باره دارد. او میگوید؛ «به باور من هر کسی باید یکبار در زندگیاش پولدار و صاحب شهرت شود و هر آنچه را که گاهی آرزو میکرد انجام دهد، تا بلاخره بداند که این همه جواب و هدف زندگی نیست». بلی، او که خود در اوج دایرۀ سکولاری زندگی میکند به همۀ اینها دست یافته، اما چرا جواب اساسی را بدست نیاورده، چرا به سعادت نرسیده و دهها چرای دیگر …
هر شی در دنیا خالقی دارد و هدف آن را نیز خالقش با شناختی که از او دارد تعیین میکند. مثلاً طیاره توسط یک انسان ساخته شده و برای استفاده ازین شی تیل را برای سوخت ماشینش پیشنهاد داده، فرض کنید یکی براین امر مخالفت نموده و آب را عوض تیل برای سوخت ماشین طیاره پیشنهاد نماید چی اتفاقی خواهد افتاد؟
به همین سان، انسان نیز خالقی دارد و این خالق توام با خلق نمودن بشر، هدف و میکانیزم زندگی را نیز برایشان فرستاده است. عقلانی نیست که مخلوق، بدیل راهحل را که خالقش پیشنهاد نموده، رفتار نماید و توقع سعادت را نیز داشته باشد.
الله سبحانه و تعالی آدم و حوا را بنابر سرپیچی از امرش از بهشت بیرون نمود. آنها را در زمین کنونی قرار داد تا باشد که دوباره رضایت الله سبحانه و تعالی را بدست آورند. و رضایت الله سبحانه و تعالی چیزی نیست مگر بهشت الله. بناءً ما آفریده شدیم برای کسب رضایت الله سبحانه و تعالی و رسیدن به بهشت.
و همه برای خود و خالق مان ابتلا (افشا) هستیم، که با صفات موجود در شخصیت مان، لیاقت بهشت را داریم یا نه.
انسان عاقل از جهان کنونی با تمام امکاناتش برای رسیدن به بهشت استفاده میکند، نه هدف قرار دادن یکی از موارد دنیوی منحیث هدف زندگی. و ناگفته نماند که خداوند موانع زیادی در رسیدن به این راه را سد مان قرار داده، که ما آن را مشکلات مینامیم.
خداوند مخلوقاتش را شناخته و درین باره در سورۀ بلد/آیه ۴ میفرماید؛ «یقیناً ما انسان را در سختی آفریدیم»
انسان هرگز از مشکلات رهایی نمییابد، صرف نوعش تغییر میکند و این در ساختارش وجود دارد. زیرا بخش بزرگی از میدان امتحان و ابتلای الهی را همین مشکلات تشکیل میدهد. هیچ انسان عاقل و بالغی را نخواهیم یافت که عاری از مشکلات باشد.
مشکلات ظاهر را نمیبیند، همه را بسان یک انسان دربر میگیرند؛ از فقیر تا ثروتمند، باسواد و بیسواد، قدرتمند و ضعیف، کشیش و عالم، سیاه و سفید، ظالم و مظلوم، رییس و نگهبان، به این ترتیب همه و همه. حتی پیامبران که نزدیکترین افراد به خداوند بودند.
هیچ احدی ازین نابسامانیها در امان نیست. مگر راهحل برای بیرون رفت از مشکلات، خودکشی و اعتیاد نمیباشد.
اسلام منحیث دین کامل و همه جانبه، برای تمام مشاکل بشری راهحل دارد، که میتوان آن را از دو زاویه بحث نمود؛ جمعی و فردی.
_ «جمعی»، بدون شک با تطبیق احکام اسلام که توسط دولت اسلامی انجام میپزیرد، بسیاری از مشکلات بشری حل گردیده و رعیت در رفاه و آسایش زندگی میکنند. این ادعا را در لابلای متون تاریخ از بدو تولد دولت اسلامی توسط پیامبر، الی ۱۹۲۴م که خلافت سقوط نمود، میتوان مشاهده کرد. مسلمانها از دید امنیت، تحصیل، اقتصاد، تمدن، اکتشافات و همه چیز برای جهانیان الگو بودند.
خودکشی و مریضیهای روحی_روانی واژهها و پدیدههای ناآشنای در دوران طلایی اسلام بودند. زیرا حکام نمیگذاشتند که چنین زمینۀ برای رعیتشان مساعد گردد. در قدم نخست، امرای اسلام تاحد امکان برای رفع مشکلات مسلمانان میکوشیدند و ثانیاً با نشر و پخش مفاهیم اسلامی و گوشزد نمودن هدف اصلی انسان، جو جامعه را به سوی صبر که همانا حالت اساسی انسانیست میبردند.
از آنجایی که اصل در ایدیولوژی کپیتالیزم، سرمایهداریست، دولتمردان صرفاً مشغول جمعآوری سرمایه و ساختن زندگی ایدهآل برای خود و اطرافیانشان هستند. بدین لحاظ فارغ از اوضاع فردی رعیتشان بوده و ارقام بلند خودکشی، اعتیاد و مریضیهای روانی در سراسرجهان حکایت از بیتوجهی حکام و عدم تطبیق احکام اسلامی دارد.
اسلام هدف زندگی را رضایت الله سبحانه و تعالی (رسیدن به بهشت) دانسته و مسلمانان را در راه رسیدن به آن هدایت نموده است.
مؤمن بجای قرار دادن امورات دنیوی منحیث هدف اساسی زندگی، انجام این امورات را پُلی فرض مینماید برای رفتن به بهشت. زیرا هر کدام در محدودههای مان ابتلا میگردیم. و برای آنانی که صبر پیشه میکنند، درجات عظیمی را وعده سپرده است.
خداوند از ما میخواهد تا در هنگام مشکلات و خوشی، ارتباط مان را با خالق خود قایم نموده و ازین طریق برعلاوۀ آرام شدن، اجر کثیری نصیب مان گرداند.
بناءً از یک مؤمن توقع میرود تا در هنگام مشکلات، ارتباط آن با خالقش را قایم نماید. طوری که بیان دارد؛ پروردگارا، میدانم مشکلات و مصیبتها از جانب تو برای امتحان نمودن ماست. پس من هم صبر پیشه میکنم تا انشاءالله در بدیلش بهشتت را بدست آورم. و ازین طریق برعلاوۀ کسب ثواب، آرامش قلبی کسب مینماید. انسان در پی آرامش ابدیست و این آرامش در بهشتی که الله سبحانه و تعالی وعدهاش را داده مهیاست، نه دنیای کنونی.
نویسنده: قیام مرزبان