اعمال انسان با خوب و بد و خیر و شر آمیخته است. هیچ انسانی عمل انجام نمیدهد و برنامه نمیسنجد الا اینکه خوب و بد خویش را تعریف کند.
جهانِ امروز دقیقاً با چنین یک بحرانی مواجه است؛ بحرانِ سنجیدن. یعنی این درست است که انسان مبتنی بر خیر و شر عمل میکند اما معیار آن برای شناخت این خیر و شر چیست؟ آیا بد آنست که ذاتاً بد باشد یا نتیجه اش به بدی بینجامد؟ خوب و بد مبتنی بر قوانین طبیعت است یا یک قرارداد اجتماعی؟ شر آنست که خدا میگوید یا بنده؟ آیا خیر مبتنی بر عرف است و یا هرکس بشکل فردی و مبتنی بر منفعت خویش آنرا به تعریف میگیرد؟
فکر نکنید که این همه معیارها را تصادفی پهلو به پهلو کرده ام. امروز در جهان سرمایهداری برای هر یکی از این معیارها مکاتب فکری وجود دارد. این بدین معناست که خوب و بد دانستن “قانونی” یکی از مکاتب است اما همه باورمند به آن نیستند. وقتی کسی باورمند به خوبی و بدی مبتنی بر قانون نباشد پس پابندی به قانون یک فریب است.
جهان سیکولار و دموکرات ذهنیت انسان را از ماقبل(خدا) و مابعد(روز حساب) زندگی میبُرد و برایش این جهان را اصل قرار میدهد. اصالت دنیا بشکل طبیعی انسانها را به سوی سعادت غریزی و استفاده اعظمی از اشیا سوق میدهد. در زندگی که خدا و آخرت جا نداشته باشد مگر انسان احمق باشد که معنوی و اخلاقی زندگی کند! برای همین است که انسان سیکولار یک انسان منفعتاندیش است. او مرگ را خاتمهی مطلق میداند و زندگی را فرصتی میداند که برنمیگردد و از آن برای کسی پاسخگو نیست.
مکاتب ارزشی امروز مبتنی بر یک واقعیت شکل گرفتهاند؛ خلای که در جهان سیکولار وجود دارد. برای همین است که ما دو جهانبینی بزرگ را در جهان امروز شاهد استیم: ایدیالیزم و ریالیزم. سیکولارها اکثراً وقتی حرف میزنند و قضاوت میکنند ارزشگرا، اخلاقی و ایدیالست میشوند اما در عمل، منفعتگرا و ریالستهای دو آتشهی بیش نیستند. پس تعجب نکنید که چرا سیکولارها(اینجهانگراها) از فساد و حیف و میل مال مردم لذت میبرند! هدف زندگی آنها لذت و سعادت است؛ لذتی به قیمت فساد!
فساد اداری، فساد اخلاقی، فساد سیاسی فساد زیستمحیطی… از انواع فساد میباشد اما منبع همهی آنها در فساد فکری نهفته است؛ فکری که جهانبینی انسان را شکل میدهد. وقتی اذهان فاسد شود هیچ قاعده، قانون و ساختاری نمیتواند آنرا مهار کند. پس فساد اصلی ریشه در عقیده انسانها دارد و عقیدهی جهان امروز عقیده “جدایی دین از زندگی” و اینجهانگرایی(سیکولاریزم) میباشد که توسط نظام جمهوریت و دموکراسی تطبیق میشود.
الله سبحانه وتعالی در آیه ۶۰ سوره بقره میفرماید: “کلوا واشربوا من رزق الله ولا تعثو في الارض مفسدین.” درین آیت دو بار از کلمه فساد نام برده شده. کلمات “تعثو” و “مفسدین” هردو به معنی فساد میباشد اما در نخست کلمه تعثو استفاده شده و بسیار جالب به کار رفته است. تعثو از “عثی” گرفته شده است که به معنی فساد فکری است؛ چون افکار و اذهان فاسد ریشهی تمام فسادها میباشد. همچنان “اعثی” در عربی، آدم احمق را نیز میگویند.
بلال باور