(قسمت دوم)
حالات و حوادث در اسلام محتوای و هدف خاص خودش را دارد. الله سبحانه و تعالی بشر را بیهوده و بیهدف خلق نکرده و به حال خودش نگذاشته است. الله سبحانه و تعالی انسان را بخاطر آزمایش و ابتلا خلق نموده است که این حالات و حوادث یگانه لابراتوار آزمایش برای انسان بهشمار میرود. هرآن کس از این آزمایش پیروز بدر آمد، در دنیا صاحب هدف و زندگی معنیدار گردیده و حادثه مرگ نخستین تحفهی آسایش و نعمتهای ابدی برایش بشمار میرود. اما هرآن کس در این آزمایش شکار هوس و حکم عقل خام خویش گشت، دریغا که هم زندگی خویش را جهنم ساخته و هم توسط تلخترین مرگ به عنوان مقدمهی از حوادث طاقتفرسای ابدی از وی پزیرائی میگردد.
اسلام فورمولبندیهای انسان را هرگز تعیین کنندهی حوادث ندانسته بلکه هرگونه حادثه را از جانب الله سبحانه و تعالی میداند. زیرا حادثه آن است که انسان در آن اختیار نداشته باشد؛ اما آنچه انسان در آن دخل و اختیار دارد، عمل میباشد که در برابر حوادث موقف گیری مینماید. حوادث که به شکل مستقیم از جانب الله سبحانه و تعالی در قالب تولد، مرگ، فقر، مریضی ویا ثروتمند شدن، شهرت و قدرت بر انسان واقع میگردد، درک آن ساده میباشد. اما تصادم دو موتر، دریافت نمودن توهین و دشنام ، حادثه که منجر به ضرر مادی و شخصیتی گردد و امثال این حوادث، بصورت غیر مستقیم از جانب الله سبحانه و تعالی در قالب انسانها صادر میگردد که هم واقعیت حادثه و هم موقفگیری در قبال آن را پچیدهتر میسازد.
پس این همه حوادث که مستقیماً از جانب الله سبحانه و تعالی ویا در روابط میان انسانها از جانب الله سبحانه و تعالی صادر میگردد، از دید اسلام در نفس خویش خنثی و بیطرف است؛ منظور اینکه خود حادثه خوبی و خرابی نداشته مثبت و منفی نمیباشد بلکه این موقفگیری و تعابیر از حوادث است که آن را معنیدار ساخته خوبی و زشتی آن را تعیین مینماید. همان طوری که در نخست یاد آوری نمودیم، هرلحظهی از حیات مان گواه رویداد و حادثهای میباشد. این حوادث چه مستقیم از جانب الله سبحانه و تعالی و چه در قالب روابط انسانی ایجاد گردد، اسلام موقفگیری و تعبیر درست را مناسبترین راه حلها پشنهاد نموده است که در قسمت بعدی برآن خواهیم پرداخت.
ادامه دارد…
نویسنده: عبدالله مبارز